تشنه و خسته راه می افتم
جلو مغازه ای توقف می کنم
نوشیدنی های خنک چشمک می زنند
به محصولات عربستان نگاه می کنم
رانییییییییییییی
یاد یتیمان شیعه بحرینی و.....
منصرف می شوم
به راهم ادامه میدهم
بی خیال تشنگی
چه قدر سیرابم از ادب تو یا حضرت عباس(ع)
پ.ن: دلم می خواست تا خبر تازه و خوبی از زهرا به روز نکنم... الحمد لله حالش خوبه.. از بیمارستان مرخص شده....ممنون از دعا های تمام دوستان
نویسنده » کربلایی ام البنین » ساعت 7:36 عصر روز پنج شنبه 90 فروردین 25